پارههای پیوسته/ خاطراتی از رحمتالله بیگانه
بخش هفتاد و پنجـم/
رادیو آموزگار
سال ۱۳۸۶ از ریاست رادیو تلویزیونِ معارف دور گردیده و نظر به امر وزیر معارف وقت، «منتظر با معاش» شدم.
یکی از روزها از خیرخانه توسط تکسی به شهر میرفتم. موتر حرکت کرد و بعد از دقایقی رادیویِ آن روشن گردید؛ پسر و دختری صحبت میکردند. این دو که گردانندهگانِ رادیو به … ادامه خواندن پارههای پیوسته/ خاطراتی از رحمتالله بیگانه
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.